"کاندیدا" رأی آورد
تابلو، "نقاش" را ثروتمند کرد
شعر "شاعر" به چند زبان ترجمه شد
"کارگردان" جایزه ها را درو کرد
و هنوز
سر همان چهار راه
واکس می زند
کودکی که همیشه بهترین "سوژه" است.
در این روزهای پایانی سال فراموش نکنیم
چشمانی را که دستان پر مهر شما را می طلبد
نظرات شما عزیزان:
نیمه پنهان
ساعت20:27---27 اسفند 1391
شبي از روي مستي مي گذشتم از دم ويرانه اي
به ناگه چشم مستم خيره شد بر خانه اي
لنگ لنگان پيش رفتم تا کنار پنجره
ناگهان ديدم صحنه ي ديوانه اي
پدري کور و عليل
مادري مات و مبهوت
پسرک از سوزسرما دندان به لب
دختري مشغول عيش و نوش با بيگانه اي
زان پس لعنت فرستادم به خود تا دگر مست نروم سوي هر کاشانه اي
تا نبينم دختري عفت فروشد بهر نان خانه اي پاسخ:با سلام فراوان مرسی خیلی شعر زیبایی و البته عمیقی بود
|